خرید کتاب بابا لنگ دراز از فروشگاه اینترنتی کیدی بوک
آن روز صبح بابای متیو هر کاری کرد ماشین سبزش روشن نشد که نشد. متیو هُری دلش ریخت که نکند بابا عصری نیاید مدرسه دنبالش. بابا هم که دلش نمیخواست گلپسرش غصه بخورد گفت راههای دیگری هم بلد است که خودش را به مدرسه برساند. بابا میتوانست برود سراغ تراکتور قرمز همسایه. تازه، قلق خرسسواری را هم بلد بود. فقط همین؟ نه این تازه اول قصه است! بابای متیو همیشه برای هر مشکلی راهحلی دارد.
ما را دنبال کنید:
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.