خرید کتاب تاریکی از کیدی بوک
لازلو از «تاریکی» میترسد. اما تاریکی از لازلو نمیترسد. او در همان خانهای زندگی میکند که لازلو آنجاست. تاریکی در کمد، پشت پردهی حمام و بیشتر وقتها توی زیرزمین است. تاریکی شبها از زیرزمین بیرون میآید و میرود پشت درها و پنجرههای خانه. تا یک شب، تاریکی به اتاق لازلو هم میآید و او را تا زیرزمین صدا میزند. لازلو دنبال تاریکی میرود و توی کشوی کمد زیرزمین لامپ پیدا میکند و روشناش میکند. به اتاقاش که برمیگردد، تاریکی رفته است. لازلو بدون تاریکی نمیفهمید لامپ به چه درد میخورد. لازلو دیگر میداند، تاریکی همیشه کنار او است و دیگر از آن نمیترسد.
این داستانِ پایان ترس لازولو از تاریکی است.
ما را دنبال کنید:
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.