خرید اینترنتی کتاب هیکو – بهترین داستان های تصویری از کیدی بوک
هیکوی کتاب «هیکو» روزش را با بداخلاقی شروع کرده است. آن روز همهٔ فامیل به مهمانی میآمدند. هیکو اصلاً از مهمانی خانوادگی پنگوئنها خوشش نمیآمد. او فقط میخواست تنها باشد. فامیلها که آمدند او رفت توی مخفیگاهش. اما فکرهایی سراغ هیکو آمد. روزهای خوبی که او با فامیلهایاش در آب شیرجه میزدند، دنبال گنج میگشتند، قایم باشک بازی میکردند و با تعجب نورهای شمالی را تماشا میکردند. هیکو حالا تنها بود و هیچکدام از این کارها را انجام نمیداد. او از مخفیگاهاش بیرون آمد. هنوز خیلی دیر نشده بود و او به عکس خانوادگی رسید.
ما را دنبال کنید:
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.